سگ اعصابم
انقدی کار دارم که نمیدونم کودومو انجام بدم . میدونم اینا بهونس بهنونه های دلی که گیر رنگ و بوم و پوستر استینگ و فردی مرکری رو دیوار اتاقشه گیر عکسایی که هرروز ادیت میکنه و آپلود میکنه رو دیوارا گیر دیوارایی که همینجور ساده موندن بدون این که یه قطره رنگ روشون باشه . گیر آکاردئون و چنگ . گیر جورابای لنگه به لنگه و جینای رنگی . گیر گردنبندای چوبی و دستبندای نخی دراز . گیر گوش دادن به آواز بالای جیرجیرکا تو پارکایی که نرفتم . گیر جیغایی که باید تو اتوبان با آهنگای تتلو و شادمهرو ابی میزدم گیر اون فریادی که باید با ده نفر از بهترینام میزدم و میگفتم قصه ی عشقت باز تو صدامههههههههه . گیر خنده هایی که با مامانم نکردم . گیر بازارچه هایی که با دوربین و دوستام و کفشای آلاستار قرمزی که نداشتم نرفتم . گیر رقصای بی پروایی که آخر شبا وسط خیابونا نکردم . و گیر بادهایی که لای موهایی که بلند نگهشون داشتم نپیچیدن . آره .
درباره این سایت